کد خبر: 35045952
تاریخ انتشار: پنجشنبه 19 فروردين 1395
خانه » حواشی » رسالت » سبک زندگی; نگاهی به زندگی دینی مسلمانان ایرانی
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
پایگاه فرهنگی تبلیغی رسالات:

سبک زندگی بارزترین و برجسته ترین جلوه فرهنگی است... جزئی از فرهنگ به شمار می ‏رود؛ امّا به علّت حجم و قدرتِ حضور و تجلّی‏ های متعدّدش، بارزترین جلوه فرهنگ و به نوعی تجلّی بیرونی هر فرهنگی نیز تلقّی می ‏شود. از این رو اهمّیت بسیاری دارد؛

به گزارش چی 24 به نقل از رسالت:
 
 
 

نام کتاب: سبك زندگى; نگاهى به زندگى دينى مسلمانان ايرانى

نویسنده: محمّدرضا زائرى

انتشارات: اصفهان؛ نشر آرما، چاپ دوّم، 1393، 240  صفحه.

بيش‌‏تر مطالب كتاب فراهم آمده از گفت‌وگوهاى نويسنده با نشريات، روزنامه ‏‌ها، خبرگزاري ‌ها و سايت ‌ها است.

هم از اين رو، بيش‌‏ تر محتواى آن به صورت پرسش و پاسخ ارائه شده است.

نويسنده، كه خود كارشناس و فعّال فرهنگى است، در اين اثر كوشيده است تا ساده و صميمى با نقش آفرينان فرهنگى، آموزشى و رسانه‌‏اى درباره سبك زندگى سخن بگويد و دستمايه ‌‏اى براى فكر كردن به بحث سبك زندگى دينى و پرداختى جدّى به آن فراهم آورد.

اين كتاب، پس از چند خط براى مقدّمه، با مطلبى با عنوان «راهى به سوى تمدّن جديد اسلامى» درباره ديدگاه‌‏هاى رهبر معظّم انقلاب، درباره سبك زندگى آغاز مى ‌‏شود.

نويسنده تعبير «سبك زندگى اسلامى» را تعبيرى با تسامح مى ‌‏داند و در اين باره مى ‌‏نويسد:

«اگر بخواهيم دقيق‌‏تر بگوييم، بايد از تعبير سبك زندگى مسلمانان استفاده كنيم و حتّى كمى فراتر، بايد بگوييم سبك‌ هاى زندگى مسلمانان; چون در واقع مسلمانان هم فقط يك سبك زندگى ندارند.» (سبك زندگى، نگاهى به زندگى دينى مسلمانان ايران، محمدرضا زائرى /30)

ضرورت مطالعات سبك زندگى از ديدگاه زائرى، فاصله افتادن ميان اعضاى خانواده و زياد شدن فاصله ‏‌هاى نسلى با گسترش ارتباطات و حضور رسانه ‏‌ها است. (همان /31)

امّا نويسنده، درباره اين موضوع، با همه اهمّيت آن، چنين مى‌‏ انديشد كه:

«چند وقت ديگر اين موضوع از مُد مى ‌‏افتد و سراغ موضوع ديگرى مى ‌‏رويم و دقيقاً ديدگاه ‏‌هاى رهبر را با تساهل تخريب مى ‌‏كنيم و آن را با تعارف و رفتارهاى كليشه ‌‏اى و شعارى از بين مى ‏‌بريم و تنها آن را تيتر نشريه ‏‌ها و سايت‌‏ ها قرار مى‌‏ دهيم و سپس فراموش مى ‌‏شوند.» (همان /125)

سبك زندگى از نظر نويسنده:

«مجموعه ترجيح‌ ها و انتخاب ‌ها و گرايش‌ هايى كه باعث مى ‌‏شود در زندگى ما به گونه خاصّى مصرف كنيم... انتخاب ما نشان‏ دهنده گرايش ‌هاى درونى، علاقه ‌‏ها، سليقه ‏‌ها و پسندهاى ما است.» (همان /16)

«سبك زندگى بارزترين و برجسته ترين جلوه فرهنگى است... جزئى از فرهنگ به شمار مى ‌‏رود; امّا به علّت حجم و قدرتِ حضور و تجلّى‏‌ هاى متعدّدش، بارزترين جلوه فرهنگ و به نوعى تجلّى بيرونى هر فرهنگى نيز تلقّى مى ‌‏شود. از اين رو اهمّيت بسيارى دارد; چون در واقع نشان مى ‏‌دهد كه چه باورها و انگيزه ‏‌ها و عقايدى پشت سرش قرار دارد.» (همان /121)

نويسنده، فرق ميان سبك زندگى و اخلاق را نيز گوشزد كرده است:

«تفاوت سبك زندگى با اخلاق اين است كه: سبك زندگى، آن چيزى را كه موجود است، نشان مى ‌‏دهد و راجع به آن حرف مى‌‏ زند; امّا اخلاق، آن چيزى است كه بايد و قرار است باشد.
وقتى از سبك زندگى حرف مى‌‏ زنيم، فرضمان بر اين است كه اخلاق در اين مخاطبِ مسلمان و متدين، باورى ايجاد كرده است و او بر اساس باورش رفتار مى‌‏ كند.

وقتى از سبك زندگى حرف مى ‌‏زنيم، در واقع مشغول مطالعه اين رفتاريم; ولى اين كه مطلوب است آن فرد در زندگى چگونه رفتار كند، بحثى اخلاقى است.

اتّفاقا يكى از خلط‌ هايى كه الآن به وجود مى ‌‏آيد و زياد هم پيش مى ‌‏آيد، همين است.

در واقع تفاوت بين بحث اخلاق و سبك زندگى خيلى شفّاف نيست. مثلاً مى ‏‌گوييم مى ‌‏خواهيم سبك زندگى دينى كار كنيم، سپس بلافاصله ذهن همه به سراغ كتاب ‌هاى اخلاقى و كتاب‌ هايى مى ‌‏رود كه دستورالعمل ‏‌هاى رفتارى در آن ‌ها هست. اين‏ كه خوب است چگونه باشيم، بحثى اخلاقى است.» (همان /19)

به نظر نويسنده، اسلامى كردن سبك زندگى ايرانى چندان دشوار نيست; چرا كه:

«اساساً باورهاى اسلامى در خون و گوشت مردم ايران رسوخ كرده است. طى قرن‌ ها و در بسيارى از حالت‌ ها، زندگى ايرانيان بر اساس باورهاى اسلامى شكل گرفته است. آن‌ ها از ابتدا زمينه پذيرش اسلام را داشته ‌‏اند و براى همين اسلام در ايران اين ‏قدر سريع و عميق گسترش يافته است.» (همان /31)

وى، درباره نقش مذهب نيز در سبك زندگى ما چنين مى ‌‏انديشد:

«با داشتن جامعه ‌‏اى به شدّت مذهبى، اساسى ترين عنصر تشكيل دهنده سبك زندگى، مذهب است. مؤلّفه‏‌ هاى مختلف سبك زندگى ما در بخش ‌هاى مختلف و در عرصه ‏‌ها گوناگون، بر مبناى باورها و اصول مذهبى شكل مى ‌‏گيرد; از پوشش و خوراك تا نوع روابط اجتماعى.» (همان /37) و بر نقش بى‏ نظير رسانه در آموزش مهارت ‌هاى زندگى، سازمان‌‏ دهى نظام فرهنگى، مقابله با تهديدهاى اجتماعى، تضعيف، يا تقويت خانواده، شكل دادن به روابط درون خانواده، تبيين يا تخريب جايگاه معلّم و نقش مدرسه در شكل گيرى شخصيت دانش ‌‏آموزان، ترويج كتاب خوانى، مقابله با تحديد نسل، ترويج حجاب و عفاف و توسعه دانش و فناورى تأكيد مى ‌‏كند:

«وقتى از سبك زندگى سخن مى‏‌ گوييم، باز مى‌‏ بينيم رسانه مهم‌‏ ترين عامل شكل دهنده سبك زندگى در دنياى امروز است.» (همان /132)

«يكى از شاخص‌ هاى آشكار سبك زندگى، موضوع نام گذارى فرزندان است و همه ما اثر رسانه در اين حوزه را به خوبى ديده ‏‌‌ايم; مثلاً پس از پخش مجموعه ‌‏اى تلويزيونى و جذّاب، چگونه نامى مانند «ستايش» فراگير مى ‌‏شود.» (همان)

نويسنده اين نكته را يادآور مى ‌‏شود كه اسلام دين ناراحتى نيست. وى دو علّت براى تلقّى نادرست برخى درباره نبود شادى در سبك زندگى دينى بيان كرده است:

«دو عامل باعث مى ‏‌شود اين تلقّى به وجود آيد كه در سبك زندگى دينى، شادى و تفريح وجود ندارد.
علّت اوّلش اين است كه رسانه، اين بخش از سبك زندگى را نشان نمى ‏‌دهد...

علّت دوّم اين است كه ناخودآگاه قالب ‌هايى از زندگى غربى را در تفريح و نشاط و خوشى مى ‏‌بينيم; ولى مشابه ‌‏اش را در زندگى خودمان جست و جو مى ‌‏كنيم كه وجود ندارد.» (همان /208)

منبع: نشریه حوزه، شماره 174.

 

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین